زهرا زهرا ، تا این لحظه: 17 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره

فرشته آسموني

سفر نامه(1)پيش به سوي تهران

دوستان خوبم سلام براتون گفتم كه ما در ايام عيد به يك مسافرت نسبتا طولاني (12 روزه)رفتيم صبح دوم فروردين ساعت شش صبح راه افتاديم به سمت تهران خونه مامان بزرگ(مامان ماماني).امسال به خاطر شرايط جوي سنت شكني كرديم و از راه شمال نرفتيم. ولي باز هم تو مسير سمنان حسابي يخ كرديم اما عشق ديدن مامان بزرگ و خاله ها و داييها و بچه هاشون سرما رو از ياد ما و بچه ها برده بود. براي ديدن عكسها لطفا به ادامه مطلب برويد. اينجا نزديك نيشابوره و ما براي صبحانه اتراق كرديم   توي راه هر جا پاركي و تاب سرسره اي ميديد حتما بايد ميرفت بازي .امسال عيد خدا رو شكر هم توي مسير هم تهران خيلي خيلي پارك رفت ولي اصلا سير نشد فقط تا بخواهيد سبزه...
19 فروردين 1391

اولين دلنوشته سال 91

  دوستان گلم سال نو مبارك از وقفه پيش امده شرمنده و عذر خواهم .تو اين مدت حسابي دلتنگ همه شما بودم و با خودم آرزو ميكردم ايكاش ميشد هم رو ببينيم يا حداقل شماره تماسي از هم داشتيم اميدوارم امسال هم بتونيم در كنار هم از تجربيات هم وهمفكري هم و همدلي هامون لذت ببريم از دوستان گلم كه تو اين مدت جوياي حالمون بودند مثل مامان حنا جونم،مامان رها جونم،مامان شهراد جونم،مريم جون مامان عسلي،مامان مبين جونم و...ممنونم تو اين مدت ما سفري به تهران و قم و قزوين داشتيم كه يكي يكي همه رو برايتان تعريف ميكنم   ...
17 فروردين 1391
1